مطالب جالب

مطالب همسرداری زناشویی رابطه جنسی نکات آموزشی

مطالب جالب

مطالب همسرداری زناشویی رابطه جنسی نکات آموزشی

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۳۲ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

پدر و مادر

چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۱۱ ب.ظ

ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻘﻠﺶ ﺑﻨﮕﺮ  ﻧﻪ ﺑﻪ ﺛﺮﻭﺗﺶ

ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ‌ ﻭﻓﺎﯾﺶ بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻟﺶ

ﻣﺎﻝ ﺭﺍ  ﺑﻪ ﺑﺮﮐﺘﺶ بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ

ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ  ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ

پدرومادررا  فقط بنگر هرچه بیشتر بهتر


۰ نظر ۲۹ دی ۹۵ ، ۱۵:۱۱
گروه مشاوره خانواده

شیعه و رابطه آن با اعداد

سه شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۰۶ ب.ظ

تا حالا به عدد 12 این طور نگاه کرده بودید؟

لا اله إلا الله            👈12 حرف                 محمدرسول الله       👈12 حرف

علی بن ابی طالب    👈12حرف                 أمیر المؤمنین          👈12 حرف

فاطمة الزهراء         👈12 حرف                 الحسن والحسین     👈12حرف

الحسن المجتبى      👈12 حرف                الحسین الشهید      👈12 حرف

الإمام السجاد        👈12 حرف                 الإمام الباقر           👈12 حرف

الإمام الصادق        👈12 حرف                 الإمام الکاظم         👈12 حرف

الإمام الرضاء         👈12 حرف                 الإمام الجواد         👈12 حرف

الإمام الهادی         👈12 حرف                الحسن العسکری    👈12 حرف

القائم المهدی        👈12 حرف          


۲۸ دی ۹۵ ، ۱۵:۰۶
گروه مشاوره خانواده

طنز12

دوشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۰۵ ب.ظ

بابام با مگس کش داشت مگس میکشت. ازش پرسیدم تا حالا چند تا کشتی؟ 

گفت 5تا ؛ 3تا زن 2تا مرد.

گفتم :از کجا فهمیدی زنه یا مرده، 

گفت : 2تا به تلویزیون چسبیده بودن 3 تاشون به تلفن!😂😂

باور کن تا حالا اینقد قانع نشده بودم...😂😂

۲۷ دی ۹۵ ، ۱۵:۰۵
گروه مشاوره خانواده

آرامش چیست؟

دوشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۰۳ ب.ظ

گوته نویسنده ونقاش بزرگ المانی، "آرامش" را اینگونه تعریف می کند؛ 


"آرامش"،پیامد اندیشیدن نیست!

بلکه "آرامش"،نیندیشیدن به گرفتاری ها و چالش هایی است که ارزش، "اندیشیدن" ندارند.!!


۲ نظر ۲۷ دی ۹۵ ، ۱۵:۰۳
گروه مشاوره خانواده

ریا کاری یا رضایت خدا

يكشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۲۶ ق.ظ

عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. 

مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ 

گفت: نه. 

مردگفت: فلان عابدبود. 

نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. 

نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. 

وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد پاسخ داد : "دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی.


۰ نظر ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۱:۲۶
گروه مشاوره خانواده

چرا می گویند خواب زن چپ است؟

يكشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۴۸ ق.ظ

چرا میگویند خواب زن چپ است؟

این واژه در واقع "زن" نبوده بلکه "ظن" بوده. ظن یعنی توهم، گمان بردن و شک کردن و " خواب ظن " هم خوابیه که بر مبنای توهم و شک و گمان شکل گرفته. بر اثر تلفظ نادرست در عوام فکر می کنن منظور جنسیت زن هستش و چیزهایی نظیر چپه بودن خواب و غیره بهش نسبت میدن.

۰ نظر ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۰:۴۸
گروه مشاوره خانواده

طنز11

چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۱۱ ب.ظ

خانم ۴۵ ساله ای بر اثر حمله قلبی در بیمارستان بستری بود.

در اتاق جراحی لحظاتی مرگ را تجربه کرد، وقتی که عزراییل رو دید از او پرسید:

آیا وقت من تمام است؟!

عزراییل گفت: نه شما ۴۳ سال و ۲ ماه و ۸ روز دیگه عمر میکنید...

۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۴:۱۱
گروه مشاوره خانواده

نمک زندگی

چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ب.ظ

روزگار غریبی است...

نمڪدان را ڪه پر میڪنی توجهی به ریختن نمڪها نداری ...

اما زعفران را ڪه میسابی

 به دانه دانه اش توجه میڪنی!!!


حال آنڪه بدون نمڪ هیچ

 غذایی خوشمزه نیست...

ولی بدون زعفران ماهها و سالها میتوان آشپزی ڪرد و غذا خورد...


مراقب نمڪهای زندگیتان باشید

ساده و بی ریا و همیشه دم دست

ڪه اگر نباشند وای بر سفره زندگی!!


۰ نظر ۲۲ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۹
گروه مشاوره خانواده

طنز10

شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۲ ق.ظ

در روستایی٬ قوچعلی با 11 پسرش زندگی میکرد. پسران قوی و نیرومند بودند. اهالی روستا هروقت کاری، گرفتاری، مشکلی داشتند میگفتند "قوچعلی و پسراشو خبر کنید".  اونا هم میومدن و کمک می کردن ولی  موقع جشن و مهمونی که میشد میگفتن "قوچعلی رو خبر نکنید هم تعدادشون زیاد هست  و هم بچه هاش زیاد میخورن" 😭

 حالا ما شدیم همون خانواده قوچعلی . 

موقع انتخابات و راهپیمایی و... 

میشیم مردم فرهیخته و موقع پیدا کردن شغل و وام و .... میشیم قوچعلی و پسراش 😭

سلام قوچعلی

۰ نظر ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۹:۵۲
گروه مشاوره خانواده

طنز9

جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۰ ق.ظ

مردی برای اینکه قاضی به نفع ش حکم کند شش سکه به قاضی داد ولی قاضی به ضرر او حکم کرد.

 مرد برای یادآوری به قاضی گفت جناب مگر من برای شما به جون شش بچه م   قسم نخوردم.

 قاضی گفت بله ولی ایشان به جان  ده تا بچه شان قسم خوردند


۰ نظر ۱۷ دی ۹۵ ، ۰۹:۵۰
گروه مشاوره خانواده