در شهر من ارزانی بیداد میکند
جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ب.ظ
تن ارزان است" خدا ارزان است" آبرو ارزان است"
و فاحشه های ذهنی در کوچه بازار تخمه میشکنند
عشق از خیابان شروع میشود و پایانش
در اتاقی تاریک روی تختخواب است
گناه را رنگ میکنند و به جای خدا میفروشند
نگاهای هرزه به مادرها هم رحم نمیکنند
همه یک کتاب مقدس دارند که سالهاست خاک میخورد
دیگر بس است من بروم به گناهایم برسم...!
۹۳/۱۲/۲۹